نصایح حکیمانه جناب شیخ
منبر دوم منبر اول
این منبر اشعاری از شیخ است که هر بیت نصیحتی است مجزا و با معنا. بشنوید:
- 1-اگر هوشمندی بمعنی گرای
- که معنی بماند نه صورت بجای
- 2-کرا دانش و جود و تقوی نبود
- بصورت درش هیچ معنی نبود
پا منبری : آنچه جاودان می ماند آن چیزی است که به "ازبین رفتنی ها" وابستگی ندارد. تمام ظواهر ازبین رفتنی هستند و تمام بواطن ماندنی . صورت ها نابود می شوند اما معنی ها می مانند. خودت حساب کن اگر اهل حساب و کتابی : ارزش صورت بیشتر است یا معنی؟
البته باید منظورمان را از معنی روشن کنیم که فکر نکنید شامل معنی شعر های دبیرستان هم می شود! از نظر ما معنی یعنی : دانش ، بخشش و تقوا. تشریف ببرید تهیه بفرمایید!
- 3-کسی خسبد آسوده در زیر گل
- که خسبند ازو مردم آسوده دل
پامنبری رو به شیخ : آقا ما اینا رو دویست و پنجاه هزارو ششصدو چهل و هشت بار گفتیم . بازم بگیم؟
چشم برای بار دویست و پنجاه هزارو ششصدو چهل و نهمین بار می گویم :کسی خسبد آسوده در زیر گل که خسبند ازو مردم آسوده دل !
- 4-غم خویش در زندگی خور که خویش
- بمرده نپردازد از حرص خویش
پامنبری : شیخ -قربانشان بروم- در اینجا صنعت جناس تام به کار برده اند . می فرمایند : برو برای خودت غصه بخور جانم که وقتی رحمت خدا رفتی فک و فامیلت نمی آیند برای تو غصه بخورند و کاری برایت بکنند و از امور خودشان بمانند. ( خویش و خویش را عرض کردیم که جناس دارند آن هم" تام " - خدا ما را در برابر خویش و خویش " جری" نفرماید!! بلند بگو آمین)
- 5-نخواهی که باشی پراکنده دل
- پراکندگان را ز خاطر مهل
- 6-پریشان کن امروز گنجینه چست
- که فردا کلیدش نه در دست تست
7-تو با خود ببر توشه خویشتن
که شفقت نیاید ز فرزندان و زن
پا منبری : اگر دوست داری پریشان حال نشوی ، به داد پریشان حالان برس و آنان را از یاد مبر . مالی که امروز در دست داری و می توانی از آن بخشش کنی در راه خدا انفاق کن که معلوم نیست این مال فردا هم در دست تو باشد. ...البته بیت شماره ی 7 به زندگی خصوصی شما مربوط است و ما هم گردنمان از مو باریک تر و با مخدرات طرف نمی شویم اما همین را یواشکی بگویم که آقا جان این پول و پله را اگر خودت در راه خدا ندهی عمرا همسر مکرمه تان بعد از وفاتتان در راه خدا بدهد . از ما گفتن بود!
- 8-کسی گوی دولت ز دنیا برد
- که با خود نصیبی بعقبی برد
پا منبری : این ثروت فانی به محض آنکه برای خدا و کمک به مستحقان خرج شود باقی می شود و بعد از مرگ صاحب خود را به ثروتمندان حقیقی ملحق می کند ( در راه این ملاقات قارون را خواهی دید که به گدایی ایستاده و هیچکس به او رحم نمی کند)
- 9-بغم خوارگی چون سر انگشت من
- نخارد کس اندر جهان پشت من
پا منبری رو به شیخ :
فکر کنم مخاطبین عزیز ما این یک قلم را به تجربه دریافته باشند . توضیح بدهیم خودمان را سبک کرده ایم!پا منبری : اخوی حالا جو گیر نشوی بروی تمام اموالت را ببخشی ( که البته چشم بنده آب نمی خورد!) نه، مواظب آن طرف پشت بام باش! اگر هرچه داری ببخشی و یا هیچ چیز نبخشی در هر دو حالت اشتباه بزرگی کردی!
منتظر منابر بعدی باشید
از بوستان شیخ اجل سعدی شیرازی
پا منبری : تبیاد